معرفی متنی کتاب "درکمین گل سرخ" نوشته:محسن مومنی، کتاب مذکور زندگی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی را از زمان کودکی تا شهادت روایت می کند.
برشی از کتاب: آن روز تیمسار صیاد در جنوب بود که خبر حمله سنگین دشمن از غرب را شنید. او آن روز از طرف شورای عالی دفاع به مأموریت آمده بود تا فعل و انفعالات اخیر جبهههای جنوب را از نزدیک بررسی کند. برگشت به تهران. حملة عراق به جنوب بعداز پذیرش قطعنامه از سوی ایران، باعث شده بود تمام نیروهای مؤثر به آنجا کشیده شود و جبهههای غرب خالی بمانند. در چنین اوضاعی رهبران سازمان مجاهدین خلق که در رکاب حاکم عراق بودند، وقت را برای حمله به ایران مناسب دیدند. در کمتر از 24 ساعت موفق شدند کاروانی با حدود 15 هزار نفر زن و مرد را مهیای جنگ با ایران کنند. مسعود رجوی به سربازانش گفته بود، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به علت حملات اخیر ارتش عراق از هم پاشیده است و در داخل نیز دولت به علت پذیرش قطعنامه 598 اقتدارش را از دست داده است.
قسمتی از کتاب "نردبان آسمان":
بزرگترین و مهمترین نعمت و رحمت الهی برای موجودات نعمت ولایت است.
در آیه ۸ سوره تکاثر آمده است:
"ثمَ لَتُسئَلُنَّ یَومَئذ عَنِ النَّعیم"
در این آیه نعمتی که مورد مواخذه و سوال است ،نعمت ولایت است.
ولایت مورد توجه حق و پیغمبر خداست.
تمام حوادث ناگوار که از مبدا تاریخ اسلام تا امروز متوجه مسلمین شده است، برای این است که حکومت به دست مرد الهی نبوده است.
علت نامگذاری امام به باقرالعلوم
چرا به امام باقر (ع) شکافنده علم (باقر العلوم) می گویند؟
پاسخ :
درباره اینکه چرا به امام باقر علیه السلام باقر العلوم به معنای شکافنده علم می گویند در کتب روایی اینگونه نقل شده است:
در فصول المهمه آمده است: آن حضرت را بدین لقب مى خواندند زیرا علوم را مى شکافت و باز مى کرد. در صحاح آمده است: «تبقر، یعنى توسع در علم». و در قاموس گفته شده است: محمد بن على بن حسین را باقر مى خواندند چون در علم تبحر داشت. در لسان العرب نیز ذکر شده است: آن حضرت را باقر مى خواندند چرا که علم را مى شکافت و به اصل آن پى مى برد و فروع علم را از آن استنباط مى کرد و دامنه علوم را مى شکافت و وسعت مى داد. ابن حجر در صواعق مى نویسد: «او را باقر مى خواندند و این کلمه از«بقر الارض»اخذ شده است، یعنى آنکه زمین را مى شکافد و مکنونات آن را آشکار مى کند. زیرا او نیز گنجینه هاى نهانى معارف و حقایق احکام و حکمتها و لطایف را که جز از دید کوته نظران و ناپاکان پنهان نبود، آشکار مى کرد. »از این رو درباره وى گفته مى شد که آن حضرت شکافنده علم و جامع آن و نیز آشکار کننده و بالا برنده علم و دانش است. در تذکرة الخواص نیز آمده است: او را باقر لقب داده بودند زیرا در اثر سجده هاى فراوان، پیشانى اش شکاف برداشته بود. برخى هم گویند چون آن حضرت از دانش بسیار برخوردار بود او را باقر مى خواندند. آنگاه به نقل سخن جوهرى در صحاح مى پردازد.
در مناقب ابن شهر آشوب نوشته شده است: گفته اند براى هیچ یک از فرزندان حسن و حسین (ع) این اندازه از علوم، از قبیل تفسیر و کلام و فتوا و احکام و حلال و حرام فراهم نشد که براى امام باقر (ع) . محمد بن مسلم نقل کرده است که از آن حضرت سى هزار حدیث پرسش کردم. (1)
شیخ صدوق از عمر بن شعره نقل می کند که گفت: از جابر بن یزید جعفی سئوال کردم: چرا امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ را «باقر» نامیدید؟ گفت: و یبقرالعلم بقراً: شکافت علم را شکافتنی و آشکار ساخت آن را. و نیز علما گفته اند او را باقر نامیدند، زیرا شکافنده علوم اولین و آخرین بود و دلش بحر پهناور و چشمه جوشان دانش بود، و خود جابر بن عبدالله گوید: «حضرت به من فرمودند: به خدا قسم ای جابر خداوند تبارک و تعالی علم آن چه بوده و آنچه خواهدبود تا روز قیامت را به من عطا فرمودند.
معرفی کتاب :بی کتابی ، ماجرای بی کتابی از دل تاریخ بر می آید ،داستان یک دلال عتیقه که از طرف مظفرالدین شاه به ریاست کتابخانه سلطنتی منصوب می شود ،وبه دلیل علاقه ای که به کتابهای باستانی وکمیاب داردشروع به جمع اوری و خارج کردن این کتابها از کتابخانه ها می کند. این ماجرا هم زمان میشود با به توپ بستن مجلس ومسائل سیاسی ان دوران که دربستر یک داستان پرکشش وجذاب ،مخاطب را با شیوه های تاریخی پردازش کتاب در دوران قاجارآشنا میکند.
پایی که جا ماند یادداشتهای نوشته شده روی کاغذ سیگار است که در داخل یک عصا مخفی شده بود تا از زندانهای مخفی رژیم بعثی عراق، به بیرون راه یابد.
این کتاب، خاطرات ۸۱۱ روز اسارت یک آزاده ایرانی است که مخاطب را میخکوب میکند تا از اشکها و لبخندهای آزادگان سربلند ایرانی بشنود.
رهبر انقلاب در تقریظ خود بر این کتاب، میفرمایند "تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیدهام که صحنههای اسارت مردان ما در چنگال نامردمان بعثی عراق را، آنچنان که در این کتاب است به تصویر کشیده باشد.
سید ناصر حسینی پور، راوی و نویسنده این اثر جذاب، چند هفته مانده به پایان جنگ تحمیلی، با پای قطع شده و بدنی پر از تیر و ترکش، به اسارت درمیآید.
معرفی کتاب باغ های همیشه بهار :روایتی داستانی از زندگی امام محمدباقر (ع )نوشته :علی اصغرعزتی پاک روایتی جذاب ودوست داشتنی ازززندگی پنجمین امام شیعیان درسه بخش مختلف است.بخش اول باعنوان باغ های همیشه بهاراززبان جابربن عبدالله انصاری،بخش دوم بانام روشنی های شهرباروایتی ازعبدالله بن عطا وبخش سوم، باعنوان سرودسالهای عاشقی اززبان جابرجوفی نگاشته شده است. دراین کتاب دونوجوان راوی دوفصل ازآن هستندوفصل دیگر یک نامه بلندازعبدالله بن عطا است که همگی ازنزدیکان امام محمدباقر (ع )بودند.این کتاب بااثری جذاب، روان، زیبا درست درکنارروایت خوب وضرب آهنگ منظم خودمی تواندنوجوانان رابه سوی خودجذب کند.عزتی پاک کتاب خودرادرقالب داستان مدرن نگاشته است.طیف سنی مناسب برای این اثر16 تا20 ساله می باشداما کتاب به گونه ای نگاشته شده که مخاطب بزرگسال رانیزجذب خودمی کند.