نمی توانم به تو فکر نکنم سیما
نمی توانم به تو فکر نکنم سیما
محمد حسینی
انتشارات ثالث
نمی توانم به تو فکر نکنم سیما : سیما دختر شهیدی که پناهنده سایسی شده .
ترس از دگردیسی : مینا همسر مرد است و او اکنون در فکر بیتاست .
رنگ تنها رنگ : پسرک دست فروش
جمعه عصرهای مبتذل : دعوت از مرد نویسنده
شرح بر آن نقاش : در مورد جنگ
برای بعد : چند جوان به دیدن مرد شاعر می روند
و باز به همین سادگی است : ماجرای یک دختر و سه پسر
اون بالا من یک آینه دارم : دو خانه در یک اپارتمان
یک مجموعه داستان کوتاه با نثر ساده البته کلاسیک نه موضوعات و چارچوب مدرنه منظور اینه روان می نویسه من هیچ مشکلی توی داستان ها نمی بینم اما از اون طرف چیز خارق العاده ای هم ندارن خیلی عادی و معمولی برای من خیلی کتاب متوسطی بود .
قسمت زیبایی از کتاب
نباید به هر بهانه ای همه چیز را به هم ریخت . هیچ چیز بهتر از آرامش نیست .