مطالعه کتاب «خانواده» به حل بحرانهای جامعه کمک میکند.
رییس اداره کتابخانه های عمومی شهرستان فامنین در پاسخ به اینکه قالب کتابخوانی نسبت به بقیه
قالبها چقدر میتواند در تغییر سبک زندگی موثر باشد چنین گفت: کتابخوانی
برخلاف بقیه قالبها یک حرکت دوبعدی است. یعنی خود کتابخوانی علاوه بر
اینکه میتواند توجه هر فرد یا خانواده یا جامعه را به آن فرهنگ یا مفاهیم
فرهنگی که، احیاناً از آن غفلت کردیم یا باید بیشتر به آن توجه کنیم، متوجه
بکند. مولفه کتابخوانی خودش مهمترین مولفههای سبک زندگی ماست.
روح الله رسولی ادامه داد: مطالعه؛ اول کار اسلام است. همانطور که آیات قرآنی متعددی نشان
میدهد یکی از ارکان سبک زندگی ما مطالعه است. یعنی انسان همیشه باید سهمی
از وقت خودش را مشغول با کتاب باشد. در روایت داریم که «الکتب بساطین
العلماء» اینها تفریح و خوشی و باغ و بستانشان کتاب است. وقتی در این
آموزهها میگوییم علماء؛ یعنی انسان تراز، نه کسی که خوب زندگی میکند این
طور افراد کتاب برایشان شوق و ذوق آور، خستگی درکننده، لذت آفرین،
امیدافزا و نشاط آور است.
وی گفت: بنابراین در بحث سبک زندگی نوین و
سنتی ما باید از همه قالبها استفاده کنیم. اما در بین همه قالبها بررسی
کنید که خود کتاب اصلاً جزو ارکان زندگی ماست، منظور از زندگی همان زندگی
مطلوب است که الآن موجود داریم. پس این یک نکته، که اصلاً خود کتاب علاوه
بر اینکه میتواند به درک این چارچوپ زندگی صحیح، که، خودش از ارکان زندگی
مطلوب است، کمک کند. یعنی داشتن سهمی در هزینه خانوار، وقتگذاری برای کتاب
خودش جزو زندگی است. مثل اینکه عبادت در سبک زندگی دینی جزو اصلی زندگی
است. همانطور که عبادت هم اگر درست و به اندازه و به اصولش در زندگی نقش
داشته باشد هم خودش یک بخشی از این پازل را تکمیل کرده و هم روح و روان ما
را آماده میکند کتابخوانی هم پله پایینتری از همین نقش را دارد. این نکته
اولی است که به نظرم می آید. نکته دوم اینکه، در فضای واقعی نه فضای فرضی
اگر بخواهیم حرف بزنیم امینترین و قابل اعتمادترین رسانهای که فعلاً
همچنان در اختیار عموم مردم میباشد کتاب است.
او در مورد درصد پایین
مطالعه مردم گفت: وقتی کسی میرود فیلمی میسازد یا مثلاً موسیقی تولید
میکند، این چون ظرفیتهای جانبیاش بیشتر از آن ارتباط مستقیم است،
احتمال خطا، احتمال انحراف عمدی و احتمال گنجاندن پیامهای فاسد لابهلای
اینها خیلی بیشتر است. چرا که مردم در قالبهای غیرمستقیم تأثیر پذیریشان
خیلی بالا میرود اما دقتشان خیلی پایین میآید. در قالب یک هنر، فرد زود
تحت تأثیر قرار میگیرد. اما کتاب این کار را به این راحتی نمیتواند بکند.
در یک کتاب راحتتر میشود فهمید که معانی فکری طرف سالم است یا نیست؟
جملهای که دارد ارائه میکند سالم هست یا نه.
رسولی ادامه داد:
بنابراین راحتتر میتوان گفت که میشود با کتاب زندگی کرد؛ یعنی اعتماد
کرد و خط قرمزهای آن را میتوان شابلون کرد و درآورد. و در آثار دیگر یا
قالبهای دیگر معمولاً کمتر این کار انجام میشود. مگر اینکه آن منبع یعنی
صادرکننده را ما آنقدر بشناسیم و مطمئن شویم تا پیش برود ولی کتاب اینگونه
نیست، برای مثال شما از یک نویسندهای کتاب خوبی را خوانده ای و روی شما
تأثیر مثبتی گذاشته است اما در مورد کتاب بعدی همین نویسنده معلوم نیست
همان تأثیر را روی شما بگذارد یا نه. دوباره نویسنده روی همان موانع جلو
میرود و اصلاح میکند تا اینکه کم کم به نظام فکری سالم و کاملی برسد.
برای مثال امام صدر یا شهید مطهری هرچه مینویسد میروید میخوانید. کتاب
واقعاً قالب برتر است. همه تکنولوژیهای نوین جای خودش لازم است ولی
هیچوقت نمیتواند جایگزین کتاب شود وحتی در واقعیت نرم افزاری رقیب کتاب
هم نیست.